یه وقتا تو زندگی یه دفعه آدم از حال عادی و هر روزه بیرون میاد ؛هوایی میشه ، مست میشه و از زمین پرواز می کنه . بدون اینکه خودش خواسته باش . بدون اینکه به شیوه ها و روش های مختلف مدیتیشن یا یوگا یا هر چیز دیگه تو این مایه ها متوسل بشه . بدون اینکه یک یا هزار جلسه گفتار درمانی با بهترین روانپزشک یا روانشناسی که فوق تخصص گفتار درمانی از بهترین دانشگاه پزشکی دنیا داشته باشه . همه چیز ناخواسته و اتفاقیه . همه بدی ها محو میشه و خوبی ها جای بدی ها رو می گیرن ، همه چیزها زیبا دیده میشه و همه مهربون میشه . 

 

اینطور مواقع هر کی به آدم برسه یا به صورت سوالی میگه سرت به جایی خورده ؟ یا میگه مثل اینکه ساقی جدیدی پیدا کردی ؟ البته اینا رو بیشتر مجردها میگن و متاهل تو اینطور مواقع علت حال خوب رو در شب قبل و تختخواب  جستجو می کنن . 

ولی به نظر من علت این حال خوب هیچ کدوم از فرضیات بالا نیست . همه چیز برمی گرده به روح انسان . روحی که تو قفس تن گیر کرده و منتظر روزیه که بتونه از زندان و قفسش خلاص بشه و راحت و سبک بال پرواز کنه . من فکر می کنم این حال خوب مربوط به روح انسان میشه . یعنی روح انسان یاد آزادی و جاودگانی آینده که می افته به شور میاد و انسان شاد میشه و به هیجان میاد . یه موقع یه بویی یه موقع یه تصویری یه موقع حرفی یه موقع یه ترانه و آوازی روح انسان رو به یاد پرواز می اندازه و به شدت حالش خوب میشه . 

اینا رو گفتم برای اینکه بگم آدم از این حال خوبی که براش پیش میاد باید استفاده کنه . یعنی اونی که اهل نوشتنه این حال خوب بهترین فرصته نوشتنه و خلق بهترینه هاست . اونی که شاعره وقت سرودنه ، اونی که خطاطه وقت خطاطیه و نوشتن بهترین تابلوها ، اونی که نقاشه یا مجسمه سازه یا طراحه یا نمایش نامه و فیلم نامه نویسه وقت خلق بهترین اثرشونه . باید قدر این حال خوب رو دونست و اجازه نداد هر چیز الکی و پیش پا افتاده این حال خوب و از ما بگیره . 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

مسجدومرکزفرهنگی حضرت ولی عصرعلیه السلام جهان در هزاره سوم آیه Hara گروه آموزشی و پرورشی پلکان آموزش فروش Uplibra Joe kashmarfootball هم‌اندیشان ۱۳۴۸